موضوع داستان ویس و رامین : ویس دختر شهرو و رامین برادر موبد شاه سخت عاشق یکدیگر می شوند اما در راه کامیابی آن ها موانع زیادی وجود دارد . ویس در ابتدا نامزد برادر خود ویرو است .سپس شاه پیری به نام موبد عاشق وی می گردد و با او ازدواج می کند اما ویس علاقه ای به او ندارد . پس از آن دایه ویس شاه را افسون کرده و میانجی می شود تا وصالویس و رامین فراهم گردد .اصل داستان عاشقانه ویس و رامین در همین برهه است که شاعر این پیشامد ها و احساسات افراتد و پهلوانان داستان را به نیکی توصیف می کند و با زیبایی سرود ها ، خواب ها ، معما ، نامه نگاری را در کتاب می گنجاند . او اصطلاحات عامیانه ، اعتقادات و رسوم و افسانه ها را به موقع در میان اشعار می آورد و زبانی نسبتا قدیمی را به فارسی ساده و روان و بی پیرایه با مهارت در سرتاسر کتاب به کار می گیرد . شاعر مطابق معمول ابتدا به ستایش یزدان ، ستایش پیامبر محمد مصطفی ع و فرمانروایان زمان خود می پردازد و سپس متن اشعار خود را بر شالوده داستان ویس و رامین که ترجمه پازند با لغات اشتباه بسیار قرار می دهد که گاهی موجب انحراف شاعر از متن اصلی می گردد . اگرچ شاعر سعی می کند وقایع داستان را تاریخی جلوه دهد و جایی به پیمان شکنی قیصر روم و لشکر کشی او به ایران سخن می گوید اما اسم های خاص 0افراد و شهر ها) ذکر شده در کتاب قدمت اصل کتاب را ثابت نمی کند و گمان می شود که عناوین و اسم ها مصطلح زمان خود شاعر بوده است . برخی تذکره نویسان می گویند وی معشوقی داشته که پس از رنج بسیار شبی وصال دست می دهد شاعر از کمال عشق بر بالین معشوق خفته خود نشسته و اطراف او شمع هایی افروخته است از بخت بد او ناگهان شمعی می افتد و خانه آتش می گیرد و معشوق در آتش می سوزد فخرالدین گرگانی از آن پس همه عمر در سوز و گداز یاد این عشق ناکام بوده و از روزگار گلایه می کند . شاعر مکرر به افسانه های سامی یهودی ، مسیحی و اسلامی اشاره می کند و آداب و رسوم آن ها را جزء آداب و رسوم زردشتی می آورد اگرچه شاعر مطالب و مضامین را از متن اصلی گرفته او در سرتاسر کتاب به میل خود و مقتضیات زمان در داستان دخل و تصرف کرده و نتوانسته مانند فردوسی موضوع را با اسناد صحیح تطبیق دهد . فخر الدین گرگانی اطلاع دقیق از لغات فارسی و معانی آن و اصطلاحات و لغات عامیانه و مثل ها با مفهوم اصلی خود داشته است و آنها را به شکل اصلی پهلوی استعمال کرده است ویس و رامین سرمشق شعرای بزرگ در مثنوی های عاشقانه بوده است تاثیر آن در خسرو شیرین نظامی به قدری زیاد است که برخی به دلیل شباهت اشعار آن دو ویس رامین را به نظامی گنجوی و برخی به عروضی نسبت داده اند . همانندی های زیاد میان ویس و رامین و داستان سلتی تریستان و ایزوت که حدود سال 1150 میلادی که یک قرن پس از منظومه ویس و رامین توسط شاعر فرانسوی برول به رشته تحریر در آمده وجود دارد برخی محققان معتقدند بین این دو اثر ارتباط وجود دارد و برخی به دلیل مسافت طولانی جغرافیایی ارتباط را انکار می کنند و برخی سرچشمه و طرح اصلی داستان را افسانه های هندی دانسته اند . می گویند رامین شه ر اهواز را بنا کرد و آن را رام شهر نامید . رامین چنگ را ساخت بدان سبب به آن چنگ رامین گویند .از رامین و ویس دو فرزند به وجود آمد به نام های جمشید و خورشید ، فرمانروایی خاور را به خورشید و سرزمین باختر را به جمشید سپرد . رامین افزون بر صد سال زیست که هشتاد و سه سال آن را پادشاهی کدرد و با ویس بسر برد . وقتی ویس درگذشت او را دخمه ای در آتشگاه برزین برد . سپس در نوروز تاج شاهی بر سر خورشید نهادو سه سال پس از آن در دخمه ویس گوشه گیری و پارسایی گزیذد و سانجام جان به یزدان سپرد یکی از شخصیت های داستان زرد برادر ناتنی رامین است زرد از مادری هندی زاده شده و بیشتر وزیر و سپهبد شاه موبد است . نام شاه موبد هم بی سابقه تاریخی است زیرا در هیچ سندی موید این که در مرو شاهی یا پیشوایی دینی به هم آمیخته باشد نیست و ناگزیر باید او را شاه بدانیم اگر مردم سرزمین ماه در داستان او را موبد و دستور می خوانند او فرمانروای ایران و توران از چین تا قیروان است . مردان و زنان بسیاری در داستان نام برده شده اند : بهرام ، رهام اردبیلی ، گشسب دیلمی ، شاپور گیلی ، کشمیر یل ، آذین ، ویرو ، رامین ، زرد زنان : شهرو ، ماهدخت از ماه آباد ، سرو آزاد از آذربایجان